اندکی بیاسایم!!
آنقدر زمین خورده ام که بدانم
برای برخاستن
نه دستی از برون
که همتی از درون
لازم است ...
حالا اما
نمی خواهم برخیزم
می خواهم اندکی بیاسایم
فردا برمی خیزم
وقتی که فهمیده باشم
چرا زمین خورده ام ...
فرصت را از دست دادیم/ ایران می تواند عذرخواهی کند!
باربارا اسلاوین تحلیلگر ارشد شورای روابط خارجی آتلانتیک در گفتگو با بی بی سی فارسی: «آمریکا باید برای کودتای ۲۸ مرداد عذرخواهی کند، باید برای حمایت از صدام حسین در جنگ با ایران عذرخواهی کند، باید برای شلیککردن به هواپیمای مسافربری ایران عذرخواهی کند. اقدامات وحشتناک خیلی زیادی هستند که دولت آمریکا مسؤولشان بوده است. ایران هم باید برای گروگانگیری عذرخواهی کند.»....«چرا عراقچی را به نیویورک نفرستند؟ او برای این سمت[سفیر ایران در سازمان ملل] خیلی خوب است. آقای عراقچی تجربه زیادی در تعامل با مقامهای آمریکایی دارد و آبدیده شده است.»
واسه شماها که یک هواپیما رو با چند صد مسافر بی گناه رو تو خلیج فارس به شهادت رسوندین چی بود؟واسه شماها به شهادت رسوندن دانشمندان ایرانی چی بود؟واسه شما تحریم هایی که هیچ منطق و اساسی ندارن چی بود؟وهزاران هزار جرم دیگه.خجالت بکشید وقتی چندتا از امثال شماها دم از حقوق بشر میزنید.
خاک بر سر کسانی که در مقابل آمریکا از خودشون ضعف نشون بدن.
مرگ بر آمریکا، مرگ بر انگلیس، مرگ بر اسرائیل
در پی برگزاری تجمع اعتراضی، عده ای از دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان، با خواندن و انتشار بیانیه ای تحت عنوان "روحانی متحیریم" به تجمع خود پایان دادند.
متن این بیانیه به شرح زیر است:
باسمه تعالی
روحانی متحیریم!
مقدّرات دانشگاه را تعطیل کردند؛ غافل از آن که مقدّرات این مملکت، دست این دانشگاهی هاست .
خودروهای نظامی حامل دوشکا را از مرزها و نقاط خطرخیز به دانشگاه آوردند؛ غافل از آن که مقدّرات این مملکت، دست این دانشگاهی هاست.
تکتیرانداز حرفهای که سالیان سال چشمانش به دیدن اشرار و تروریستها عادت کرده بود، حال باید دانشجوی جزوه به دست و نگران امتحان میان ترم فردا را مراقبت کند و فقط مانده شهید گمنام آرمیده در خاک دانشگاه را نشانه رود؛ غافل از آن که مقدّرات این مملکت، دست این دانشگاهی هاست .
دانشگاه را خط کشی کردهاند؛ دانشجو از آن طرف و مدعوین از این طرف؛ اگر هم دانشجویی بخواهد از فنس های بی شمار و نرده ها و داربست های چیده شده، عبور کند کارش با سکیوریتی تیم است؛ دانشجو را با لباس مشکی ها روبهرو کردند؛ غافل از آن که مقدّرات این مملکت، دست این دانشگاهی هاست .
حضور نمایندگان دانشجوها و تشکلهای دانشجویی را کأنلمیکن نمودند و اجازه نفس کشیدن در دیدار با رئیس جمهورشان را ندادند؛ غافل از آن که مقدّرات این مملکت، دست این دانشگاهی هاست .
با فنسها و موانع امنیتی، خوابگاه و سلف و کتابخانه را به خلسهای ترسناک فرو بردند؛ غافل از آن که مقدّرات این مملکت، دست این دانشگاهی هاست.
تدبیر را به تکتیر، امید را به حدید و اعتدال را به اختناق تبدیل کردند؛ غافل از آن که مقدّرات این مملکت، دست این دانشگاهی هاست.
هر شیء جاندار و بیجان را در اطراف برگزاری مراسم اسکن uv کرده و ورود سگ های تجسس را به دانشگاه جایز نمودند؛ غافل از آن که مقدّرات این مملکت، دست این دانشگاهی هاست .
دانشجو را عنصر مخرب و غیر قابل تحمل پنداشتند و دانشجویی را بدون این که مجیزگوی خودشان باشد به مراسم راه ندادند؛ غافل از آن که مقدّرات این مملکت، دست این دانشگاهی هاست .
گروهی از اجیرشدگان خود را تحت عنوان دانشجوی حامی در برابر تالار فردوسی دانشگاه گماشتند تا شعار حمایت و مچکریم بدهد؛ غافل از آن که مقدّرات این مملکت، دست این دانشگاهی هاست .
نرده در برابر نرده و قفس در برابر فنس قرار دادند و دانشگاهی که به اندازه کافی نرده دارد را در یک قفس دیگر قرار دادند؛ غافل از آن که مقدّرات این مملکت، دست این دانشگاهی هاست .
تیم امنیتی رئیس جمهور "حقوقدان”، از رفتارهای "گازانبری” و فوق امنیتی در دانشگاه استفاده کردند؛ غافل از آن که مقدّرات این مملکت، دست این دانشگاهی هاست .
فعالان تشکلی را به مراسم راه ندادند و شأن دانشجویان را به یک نماینده در میان ۱۰۰۰ نفر تقلیل دادند؛ غافل از آن که مقدّرات این مملکت، دست این دانشگاهی هاست .
به دیدگاه امام راحل(ره) در مورد دانشگاه توجه نکردند؛ چرا که ایشان فرمودند: "مقدّرات این مملکت، دست این دانشگاهی هاست.
و حال آن چه از توان ما دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان بر می آید پس از آن که آب دهانهای خود را از فرط تعجب و حیرت از این فضای نامانوس و غیرضروری به شدت امنیتی فرو بردیم این است که به شدت و از سر دلسوزی اعتراض خود را نسبت به این جولانهای امنیتی نالازم اعلام میکنیم.
امیدواریم که این تشریفات ویژه برای ورود و خروج و حضور مسئولان دولت، به سفرههای شام ونهارشان کشیده نشود.
ما باورمان نمیشد برای آمدن رئیس جمهورمان که تصریح کرده بود دولتش برای دانشگاه محیط امن را میپسندد، این گونه دانشگاه را امنیتی و شلوغ کنند.
اصلاً نمی توانیم به خود بقبولانیم که از دانشگاهی که میزبان این مراسم بود حتی به اندازه انگشتان دو دست از نمایندگان دانشجویان دعوت نشود و عدهای هم که دعوت شدند سریعا از حضورشان ممانعت شود.
ما که خود میدانیم در این طوفان به پاکردنهای نیروهای امنیتی و دولتی گم میشویم و حرف مان به جایی نمیرسد؛ اما خواهش میکنیم از دست-اندرکاران، این چنین وجهه خود و دولت را با این جوسازیها مخدوش نکنند و بیش از این دید دانشجویان را نسبت به امنیتی بودن این دولت تقویت نکنند.
جمعی از دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان
(خیلی سریع بین گفتار و عمل آقای روحانی فاصله افتاده . حق ملت بزرگوار ایران و البته دانشجویان این گونه رفتار ها نیست"
دموکراسی در معنای لغوی از واژه ی یونانی، دموس(مردم)و کراتوس (حکومت کردن) می باشد. که در معنای کامل لغوی به معنای حکومت مردم می باشد.
ولی حد و مرز دموس در بستر زمان ثابت نبوده و همواره تغییر کرده است. از قرن شانزدهم به بعد واژه ی دموکراسی مجددا در اروپا و کشور های غربی رواج یافت.
بستر سازان اندیشه ی دموکراسی:
دوبوا، متفکر بورژوایی: دبوا خواهان زوال قدرت کلیسا و الغای فئودالیسم به نفع افزایش قدرت سرمایه داری بود.
لیو ؛ دمو کرات زود هنگام،: ایتالیایی بود و به وجوه اصلی اندیشه ی دموکراتیک ،به ویژه حکومت دموس معتقد بود. او خواهان قدرت مطلقه ی دولت مدرن است.
ماکیاولی، مروج سکولاریسم،و ناسیو نالیسم:او بشر را موجودی سود جو و قدرت طلب می داند و روایت اولیه ای از انسان شناسی مدرن ارائه می دهد.
در واقع از نظر ماکیاولی، تعریف مدرن سیاست عبارت است از :تحقق یک دولت سکولاریست مقتدر ملی و تعالی آن با مردم قدرت طلب که تابع اقتدار دولت هستند.
طرف داران اندیشه ی دمو کراسی مدرن تبلیغات گسترده ای را انجام می دهند تا ازادی و دمو کراسی را یکسان جلوه دهد ولی دمو کراسی مدرن چیزی
جز قدرت طلبی و لذت مدار بشر مدرن نمی باشد.
ای فرزند آدم! ۱ - اگر خداوند رزق و روزی ات را به عهده گرفته است، پس نگرانی و تلاش طولانی (بیجا و حرص بر دنیا) چرا؟! ۲ - اگر آفرینش همه اشیاء به راستی از آن من است، پس بخل ورزیدن چرا؟! ۳ - اگر شیطان دشمن من (و تو) است، پس غفلت چرا؟! ۴ - اگر حسابرسی و عبور از صراط، حق است، پس جمع کردن مال چرا؟! ۵ - اگر کیفر خداوند، حق است، پس گناه کردن چرا؟! ۶ - اگر پاداش و ثواب خداوند متعال در بهشت حق است، پس استراحت (و سستی) چرا؟! ۷ - اگر همه چیز (و تمامی حوادث جهان) به قضا و قدر من است، پس بی تابی و جزع چرا؟! ۸ - برای آنچه از دستتان می رود تأسف نخورید و نیز برای آنچه به شما می دهم، شادمانی نکنید (و مغرور نشوید، زیرا این ها همه وسیله امتحان الهی است) کمتر عاملی را می توان نشان داد که چونان (غفلت) آدمی را به (هلاکت) افکند منشاء بسیاری از تباهی های مردم و انحطاط جوامع بشری، غفلت است.(کلمة ا...، ص۴۷۱)
روزی حضرت موسی برای مناجات با خداوند می رفتند،شخصی رذل و لا ابالی به ایشان رسیدو گفت:از قول من به خدایت بگو:آخر من چقدر گناه کنم و تو مرا عذاب نکنی؟.
زمانی که حضرت موسی مناجاتش را به پایان رساند و عازم برگشت بود .،از جانب خدا خطاب رسید ای موسی!چرا پیغام بنده ام را به من نرساندی؟پیامبر خدا فرمود:تو خود می دانی که او چه گفت.
خداوند فرمود:ای موسی از قول من به آن بنده بگو که من بالا ترین بلا ها را به تو داده ام و تو در بد ترین عذاب ها واقع شده ای ،لکن
درک آن را نداری و متوجه نیستی.
و آن اینکه تو دیگر از مناجات با من و دعا و نماز لذت نمی بری و همین که شیرینی مناجاتم را از دل تو برده ام،این درد ناک ترین عذاب برای توست.